به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، خانواده رکن اساسی و مهمی در جامعه محسوب میشود که اگر به خوبی از عهده کارکردهایش بربیاید، جامعهای سالم و اگر دچار اختلال و بیماری باشد، جامعهای ناسالم را شاهد خواهیم بود. خانواده سالم و ناسالم دارای ویژگیهایی هستند برخی والدین به اصطلاح روانشناسان به خاطر کارکردهای بیماری که دارند، والدین سمی محسوب میشوند و اینها به لحاظ تربیتی فرزندانشان را دچار آسیب میکنند. اما این والدین سمی چه کسانی هستند. خیلی از والدین از سر ناآگاهی این رفتارها را بروز میدهند که اگر از عواقب رفتارهایشان مطلع شوند، بتوانند آن را اصلاح کنند.
- سلامت روانی کودکان با مصرف این خوراکیهای خوشمزه
- ۱۰ ترفند ساده برای رهایی از افسردگی پاییزی
- ۹ حرکت اشتباه در زبان بدن که باعث سوءبرداشت میشوند
- ۹ باور اشتباه رایج درباره افسردگی را بشناسید
۱- بچههایشان را مقایسه میکنند
والدین سمی بچههایشان را با دوران بچگی خود، خواهر، برادر و یا بچههای مردم مقایسه میکنند. مثلا مادر به فرزندش میگوید: چرا مثل خواهرت بچه خوبی نیستی؟! خواهرت منو اینجوری اذیت نکرده تا حالا!
۲- احساسات بچههایشان را نادیده میگیرند
والدین سمی احساسات بچههایشان را نادیده میگیرند و برایش ارزش و اهمیتی قائل نمیشوند. مثلا بچه دستش را بریده یا زمین خورده و به مادرش میگوید: مامان دستم درد میکنه! اما مادر به جای توجه به بچه به او میگوید که محلش نذار، خودش خوب میشه! یا بزرگ شدی یادت میره!
۳-با فرزندشان درددل میکنند
والدین سمی با فرزند خود درددل میکنند و یا مسائل بزرگسالی و خلأهای عاطفی خود را میخواهند با فرزندشان پر کنند! این والدین عموما با همسرشان دچار اختلاف یا کمبود عاطفی هستند و سعی میکنند بچهها را جایگزین همسر کنند به همین دلیل مدام از همسر خود نزد بچه بدگویی میکنند یا از خاطرات بد خود تعریف میکنند و بار منفی عاطفی زیادی روی دوش بچهها میگذارند. بچه مدام دچار عذاب وجدان و ناراحتی است و به مادرش میگوید که درست میشود، مامان گریه نکن! و صحبتهایی از این دست.
۴- خشمشان را سر بچه خالی میکنند
والدین سمی وقتی از یک جای دیگری عصبانی هستند، خشم خود را سر بچهها تلافی میکنند. مثلا بچه برای کاری احتیاج به پدر خود دارد و نزد پدرش میآید و میگوید: بابا میشه کمکم کنی/ اما پدر با عصبانیت میگوید که نخیر! کار دارم مگه نمیبینی، کوری ؟ هزار تا مشکل سرم ریخته؟
۵- به جای همدلی، تنبیه میکنند
در لحظات چالشی مثلا در دوره نوجوانی به جای همدلی و آموزش به بچههایشان، تنبیه را بهترین گزینه میبینند. مثلا بچه نتوانسته درس خود را با نمره خوب پاس کند و دچار چالش روحی بوده یا به هر دلیلی، پدر به جای اینکه بگوید: بیا ببینیم چه درسی میتونیم از این اشتباه بگیریم، منم که همسن تو بودم...
به جای این میگوید که تا دو روز حق نداری بازی کامیپوتری کنی یا به تبلت دست بزنی یا با دوستات رفت و آمد کنی تا تو باشی درستو به موقع بخونی...
۶-والدین کمالطلب که ربات تربیت میکنند
والدین سمی برخی کمالطلب هستند و دوست دارند بچههایشان مثل یک ربات درست همان کارهایی را که خودشان میخواهند انجام دهند. سر بچه شان منت میگذارند و انتظار دارند بچهشان عقدهها و آرزوهای آنها را جبران و برآورده کند.
مثلا مادر با عصبانیت به بچهاش میگوید که پاشو درست را بخون، چقدر تنبلی میکنی، ما صبح تا شب کار نمیکنیم که تو اینجوری رفتار کنی!
۷- دخالت بیجا میکنند
این والدین مدام میخواهند از جزئیات زندگی بچهشان سر دربیاورند و دخالت کنند و به حریم خصوصی بچهها بهویژه در سن نوجوانی وارد شوند و هیچ توجهی به احساسات بچه ندارند. درست است که بچهها در این سنین نیاز به مراقبت دارند اما این مراقبت باید نامحسوس باشد.
۸- برچسب میزنند
این والدین دائم به بچههایشان برچسب میزنند. جالب اینکه بیشتر این برچسبها خصوصیات اخلاقی خودشان است که به بچههایشان نسبت میدهند.
مثلا پدر به دخترش میگوید که چقدر زرزروو هستی! بیعرضهای، اینقدر ترسو نباش!
حال والدینی که دارای فرزندانی هستند باید به این موارد فکر کنند و ببینند اگر هر یک از این رفتارها و دیالوگها را با بچهشان دارند هنوز هم دیر نشده و میتوان این رفتارها را اصلاح کرد تا به یک تربیت صحیح رسید؛ اگر از سن کودکی بچهتان گذشته، در دوره نوجوانی نیز میتوان این موارد تربیتی را اصلاح و ارتباط صحیح با بچهها برقرار کرد.
نظر شما